چه آسون عاشقت شدم و باور ندارم که رفتی
وقتی رفتی یه نگاه نکردی چاره شده وداع دل بکن که دیگه دیره رفتی از کنار من
های با توام غریبه ی آشنای قدیمی دیگر دوستت نخواهم داشت تو را از تمام دنیایم محو خواهم کرد دنیایی که عاشقانه هایش ما بودیم حال همچو طوفانی بی رقیب آمدی و مرا غرق نابودی و نیستی کردی احساسم برایت وجودی ندارد اکنون من مانده ام و قسم هایی بر باد رفته قول هایم را فراموش نخواهم کرد میروم تا ابد در قلب مجنونی شیدا در آرزوهایم مرده ای بی تفاوت نفرین بر من و عشق مرده ام در تمام لحظاتم صدای سرد تو میپیچد بی صدا میخوانم تا رنگ غم در دلت بماند فریاد میزنم و میخواهم زندگیت خزان بماند
نظرات شما عزیزان:
پاسخ: ممنون دوست عزیز
پاسخ: منظورتونو نفهمیدم ولی از نظری که دادی ممنون
که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ولی لبهایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
با چراغی همه جا گشتم وگشتم در شهر
هیچ کس هیچ کس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
عاقبت با قلم شرم نوشتند:نشد!
پاسخ: مرسی
Power By:
LoxBlog.Com |